ما ملوانی هستیم !

جایی برای عاشقان ملوان

ما ملوانی هستیم !

جایی برای عاشقان ملوان

گرداب خود ساخته ملوانان

 

در روزی که ملوان در غیاب دو مهره اصلی پرسپولی یعنی کاظمیان و کاویانپور بهترین فرصت را برای کسب سه امتیاز داشت نتیجه ای بدست آمد که خوشبین ترین هوادار پرسپولیس هم انتظار وقوع  آنرا نداشت .

وقتی دو تیم برای گرم کردن قبل از بازی به میدان آمدند حضور ترکیب سه نفره ملوان در خط دفاعی این سوال را بوجود می اورد که آیا آقای ایراندوست تصمیم به تغییر سیستم دارد ؟ ملوانی که در چند بازی اخیر این فصل را با سیستم 2-4-4 بازی کرده بود و انصافا خوب هم بازی کرده بود به یکباره و در این بازی حساس رو به روش 2-5-3 آورد و در تهایت ثمره آن را هم دید !

ملوان در نیم فصل اول و برای رسیدن به یک ترکیب مطمئن دفاعی هزینه سنگینی پرداخت . اینان با وجود از دست دادن بازیکنان شاخص علی الخصوص در خط دفاعی ، اکنون به یک ترکیب قابل اطمینان در این منطقه دست پیدا کرده اند که تعداد گل های خورده شده در نیم فصل دوم موید ادعای بنده می باشد . خط دفاعی متشکل از علی یحیی نژاد ( تنها بازیکن صاحب تجربه در خط دفاع ) جلال رافخوایی ( مهاجمی که بدلیل کمبود بازیکن به خط دفاعی پیوست ) هادی تامینی ، سعید سالارزاده و حنیف عمران زاده که این دو بازیکن از تیم امید ملوان به ترکیب اصلی راه یافته اند . با این خط دفاع که تازه به هماهنگی دست پیدا کرده اند تعویض سیستم بازی توسط ایراندوست اشتباهی بس بزرگ بود .

متاسفانه جناح راست ملوان یعنی جایی که علی قربانی و حنیف عمران زاده بازی می کردند اتوبانی شده بود جهت رفت و آمدهای مکرر معدنچی که البته گل سوم هم با فرار زیبای وی و پاس بی نقصش برای علیزاده به ثمر رسید .

اما ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در روزی که ملوان به تفکر اشتباه مربی اش باخت در پرسپولیس هم نشانه ای از تحول ایجاد شده توسط مربی چیزی مشاهده نشد . متاسفانه از هفت گلی که ملوان در این فصل از تیم پرسپولیس دریافت داشته پنج تای آن از روی اوت دستی های علیزاده به ثمر رسیده است و دو گل از سه گل این بازی هم با اتکا به همین حربه حاصل شده است . در پرسپولیس که البته کمی تا قسمتی هم با چاشنی شانس برنده این بازی شد همان بازی پرتاب اوت و به نوعی علی اصغری دیدیم که با گذشته خود زیاد تفاوتی نداشت و پس از اینکه نصرت ایراندوست یه این نتیجه رسید که باید تیمش را چهار دفاعه نماید پرسپولیس نتوانست به مانند نیمه اول در بازی تسلط داشته باشد و چه بسا اگر ملوان از ابتدا با همان ترکیب همیشگی اش به میدان میرفت می توانست نتیجه را به نفع خود به اتمام برساند .

و در انتها باید عرض کنم در بازی که آخرین دیدار هر دو تیم در سال 84 بود ملوان به دونفر یعنی تفکر غلط نصرت ایراندوست و پرتاب اوت دستی علیزاده باخت و شاید در صورت برخورد احتمالی این دو تیم در جام حذفی نحوه دیگری از بازی این دو تیم را نظاره گر باشیم !

 

افسوسی برای بایرن

بیست و چهار ساعت پس از حذف اولین نماینده آلمان در جام باشگاههای اروپا ، بایرن برای حفظ تنها سهمیه باشگاههای آلمان در این مسابقات پا به میدانی گذاشته بود که تیم مقابل یعنی میلان برای صعود به دور بعد به یک تساوی بدون گل هم قانع بود .

  در اولین نگاه به ترکیب بایرن ٬ آلمانی بودن هر دوبال آن چشم نوازی میکرد و دایسلر و شواین اشتایگر بازیگردانهای بایرن در جناحین بودند . اما استفاده از ماکای و لیزارازو از سوی ماگات این سوال را بوجود می آورد که آیا در نظر وی ، بایرن چیزی برای از دست دادن دارد یا نه ؟ لیزارازو یک بازیکن دفاعی و در مقابل ، فیلیپ لام بازیکنی تهاجمی تر است و در این بازی که بایرن نیاز به زدن گل دارد استفاده از لیزای پا به سن گذاشته و تدافعی برای طرفداران بایرن قابل هضم نبود . از سوی دیگر استفاده مجدد از ماکای که فقط برای جور شدن ترکیب یازده نفره بایرن به میدان میرود و با توجه به ضعف و ناکارآمدی وی در چند ماه اخیر و البته درخشش گوئه ره رو انتظار این می رفت که گوئره رو از ابتدا در ترکیب باشد . شاید بهتر بود از ابتدا شواین اشتایگر به جای دایسلر در راست بازی میکرد و زی روبرتو هم در جناح چپ بکار گرفته میشد . ترکیب اولیه بایرن ترکیب ایده آلی به شمار نمی رفت و به شخصه انتظار ترکیب دیگری را می کشیدم شاید یک ترکیب تهاجمی تر و به قولی بی محابانه تر .

در مقابل آنجلوتی از اینزاگی به جای جیلاردینو استفاده کرده بود . اینزاگیی که در هر دو بازی سال قبل این دو تیم به بایرن گل زده و فکر می کنم در مجموع سه گل به بایرن زده بود هر چند تعداد زیادی از مسابقات امسال را به علت مصدومیت از دست داده بود و تا اینجای لیگ اروپا گلی به ثمر نرسانده بود .

در تیمی که همیشه عطش گل زدن دارد اشتباه از سوی مدافعین تیم مقابل مثل تعارف زدن یک بستنی در گرمترین روز سال است و این اشتباه را دمیچلیس با تجربه مرتکب شد و توپ به زیر پای سرجینیوی افتاد که پارسال هر چه خواست با بایرن کرد . سانتر زیبای سرجینیو ، اشتباه مدافعین در پوشش و گل ... همین .

نقش کمک داور در این گل حائز اهمیت است چون گل در شرائط صد در صد آفساید حادث شد . زمانی که سرجینیو سانتر کرد اینزاگی یک قدم جلوتر از بقیه بود و در این بازی هم ردپای داور به چشم خورد . در بازی رفت هم میلان با کمک داور توانست اولین تیمی باشد که در آلیانس آره نا شکست نخورده است .

در کل خوردن این گل چندان در سرنوشت بایرن نمیتوانست تاثیر داشته باشد چون به هر حال بایرن برای صعود مجبور بود حداقل یک گل بزند . در این گل شاید اسماعیل میتوانست تاثیر بیشتری داشته باشد اما از صحنه جا مانده و به توپ و اینزاگی نرسید . کلا اسماعیل بازیکنی با استیل مناسب و فیزیک ایده آل برای خط دفاع است اما بازیکن با هوشی نیست و در بیشتر اوقات بدون توجه به اطرافش بازی میکند . در هفته ای که گذشت نام وی جهت بازی در تیم ملی آلمان زیاد به گوش خورد اما فکر نمی کنم وی حلقه مفقودۀ کلینزمن باشد .

دقیقا همان بلایی که سر آلمان آمده بود بر سر بایرن هم آمد و آن دریافت گل در دقایق ابتدایی بازی است . اتفاقی که برای همه تیمها می تواند خورد کننده باشد . پس از گل هم بایرن چندان طوفنده نشان نداد و همچنان بر بازی با حوصله اصرار داشت اما میلان به راحتی و با چند پاس به دروازه بایرن نزدیک میشد و این نقصی است که بیشتر با بازی ضعیف سانیول و دایسلر که سمت راست بایرن را به بک اتوبان تبدیل کرده بودند حادث میشد و در مقابل زوج موفق سیدورف و سرجینیو بارها و بارها در این سمت می تاختند و از مدافعین می گذشتند .

در روزی که پرسینگ در بایرن معنا نداشت بازیکنان میلان پس از تصاحب توپ توسط بایرنیها به سرعت آنها را تحت فشار قرار می دادند و فرصت هرگونه تفکر را از بازییکن صاحب توپ می گرفتند و در این میان دوندگی و تلاش سیدورف از بقیه بیشتر به چشم می خورد .

در اینکه پنالتی صحیح بود یا نه بهتر است حرفی به میان نیاوریم اما اینزاگی را بازیکنی دیده ام که با رندی به دفاع حریف می چسبد و طوری وانمود می کند که گویی تحت فشار قرار دارد . به شخصه با اینگونه بازیکنان که سعی در گول زدن و فریبکاری دارند میانه ای ندارم و اینزاگی سر دسته این قبیل بازیکنان است .  گل نشدن پنالتی شاید می توانست روحیه بایرن را بالا ببرد اما باز هم  اشتباه مدافعین بایرن در جاگیری گل دوم را به ارمغان آورد .  پس از آن بایرن در یک ضربه ایستگاهی و ریباند اسماعیل به گل رسید تا امید ها برای نیمه دوم از بین رفته نباشد .

د نیمه دوم بازی آنطوری که بایرن میخواست پیش نرفت و با دریافت دو گل دیگر بایرن بازی را به حریفش واگذار کرد . چیزی که به چشم می خورد ضعف بایرن در ارائه کار گروهی و بی میلی آنها به ارائه بازی تک ضرب بود . نکته جالب این بود که بایرن پس از تعویض ماکای با گوئه ره رو دیگر مهاجمی نداشت که به میدان بیاورد . بایرن به جای سانیول مدافعی نداشت که به بازی بگیرد . مهمت شول هم آن چیزی نیود که ماگات انتظار ان را داشت . اما بزرگترین اشتباه ماگات تعویض زی روبرتو با لیزا بود . وی می خواست با اضافه کردن یک هافبک تهاجمی به جای دفاع بار هجومی تیمش را افزایش دهد اما شواین اشتایگر نمی توانست جای لیزا را پر کند و اینزاگی و کاکا بار ها و بار ها از آن سمت آازادانه حرکت میکردند .

 این باخت شاید برای بایرن لازم بود . در دنیای فوتبال امروز برای اینکه جزء بهترینها باشی باید بهترینها را هم داشته باشی بایرن مدتهاست که مهره کارآمدی را به خاطر نگرفته است و برای تیم بزرگ آلمان به خدمت گرفتن علی کریمی و اوتل می تواند یک نوع در جا زدن باشد . در بازی که ذکر آن رفت بایرن خالی از مهره بود و این برای بایرن تاسف برانگیز است چون بایرن سمبل باشگاههای آلمان و تنها تیمی است که در چند سال اخیر توانسته پرچم آلمان را در این سری مسابقات به اهتزاز در بیاورد . تنها بازیکنی که بایرن به آن اتکا دارد میشائیل بالاکی است که هم در بازی با میلان و هم در بازی با تیم ملی ایتالیا توسط پیرلو به خوبی مهار شد . شاید بهتر است مسئولان بایرن نگاه خود را به تیم تغییر دهند و بازیکنانی را که در سطح بایرن هستند جذب نمایند .

قهرمان شدن پیاپی بایرن در بوندس لیگا و عدم موفقیت در رقابتهای اروپایی برای این تیم و برای فوتبال آلمان اتفاقی ناخوشایند به شمار خواهد رفت و به مرور آنها را از بین بهترینها خارج خواهد کرد . در مقابل میلان حرفی برای گفتن باقی نگذاشته و سزاوارانه به مرحله بعد صعود کرد . بازی که میلان ارائه داد یک بازی بدون نقص ، سریع ، تک ضرب و البته زیبا بود .

این هفته برای آلمانها هفته بدی بود . پس از باخت خفت بار از ایتالیا ، این بار حذف هر دو نماینده آنان در لیگ قهرمانان اروپا ضربه سختی بر پیکره  فوتبالی است که به زحمت خود را خندان نشان میدهد !

 

ملوان - فجر

 

هفته بیست و چهارم هم به پایان رسید . برای ما طرفداران ملوان این هفته هم خوشایند بود و هم نا خوشایند . چرا که مهمترین عامل موفقیتهای ملوانان در طول تاریخ یعنی تماشاگران متعصب و فوتبال دوست ملوان که در همه حال و در بدترین روزها حامی ملوان بوده اند اجازه ورود به ورزشگاه را نداشتند . البته عدم حضور تماشاگران و یا به عبارتی عدم اجازۀ حضور تماشاگران محصول مشترکی بود از رای کمیته انظباطی ، بی توجهی مدیریت ملوان به ایجاد روابط و البته بعضی تماشاگرانی که طرفداری را با هولیگانیسم اشتباه گرفتند . نفس عمل محرومیت پسندیده است چرا که هم هشداری است برای سایر تیمها و هم عاملی بازدارنده در جهت تکرار نشدن اتفاقات اینچنینی اما سوال من و سایر فوتبال دوستان از کمیته انظباطی این است : آیا این جریمه ( که در بالا عرض کردم عملی است بجا و ضروری ) برای تمام تیمهاست یا برای عده ی که از روابط کمتری با فدراسیون و کمیته های مربوطه برخوردارند ؟ آیا اگر این اتفاق در شهر دیگری اتفاق می افتاد برخورد کمیته انظباطی با تیم مربوطه همانند برخورد با ملوان میشد ؟ من منکر قباحت دشنام دادن و توهین به تیم مهمان یا تیم داوری نیستم و علیرغم کسانی که ادعا می کنند اینها تماشاگرنما هستند بنده با صراحت اعلام می کنم اینها همین تماشاگران ما هستند که بارها به آنها افتخار کرده ایم تماشاگرانی که رونق بخش استادیومهای ما بوده اند اما نبودن مسیر مشخص ، نبودن کانون هواداران ، نبودن هسته سازماندهی برای هدایت صحیح این خیل عظیم مردمی یا به قول دوستان دست اندرکار "عدم فرهنگ سازی" باعث شده استادیوم مکانی باشد برای تخلیه روانی و فکری تماشاگری که حل شدن تمام گرفتاریهایش را در پیروزی تیم محبوبش میبیند و در صورت محقق نشدن این خواسته مجبور می شود خود را ( به هر طریق ممکن ) پیروز این بازی بنماید . البته لازم به ذکر است که این مشکل در سراسر دنیا و در حرفه ای ترین لیگها هم به چشم می خورد و نمونه اینچنین رفتارهایی را در جاهای دیگر – هر چند انگشت شمار – می بینیم اما رفتار سازمانهای مسئول در این گونه اتفاقات بسیار مشخص و واضح است اگر در اسپانیا طرفداران زاراگوزا به اتوئو بی حرمتی کردند و جریمه شدند یقین بدانید که اگر طرفداران مادریدی هم چنین عملی را مرتکب می شدند حکمی برابر با حکم صادره برای باشگاه زاراگوزا را دریافت می کردند . چون تماشاگران اینگونه تیمها به موازات بازیکنان ، باشگاهها و... اصول حرفه ای شدن را آموخته اند و وظیفه و چهارچوب اختیارات خود را می دانند . اما در فوتبال ما نه بازیکن حرفه ای است نه باشگاه و صد البته نه تماشاگران !

به جرات میتوان گفت اگر قرار بود این گونه جرائم در فوتبال ما برای همه به یک مقدار جریمه داشته باشد بیشترین مقدار جریمه و تبعات آن باید گریبانگیر دو تیم بزرگ پایتخت میشد . دیدارهای این دو تیم همیشه پخش مستقیم می شود و در هر بازی بدون استثنا شاهد برخی الفاظ رکیک و ... از جانب این جمعیت عظیم تماشاگرنما !! می باشیم . یعنی واقعا کسی نمی بیند و نمی شنود ؟ اما در بقیه شهرها به راحتی این اتفاقات دیده شنیده و در نهایت جریمه میشموند ؟ رفتار دوگانه و یکطرفه کمیته انظباطی و در راس آن آقای دهمیانی باعث شده کمیته انظباطی تبدیل به مکان بی بازگشتی برای تیمهای کوچک باشد تیمهایی که با ورودشان به این مکان باید پیه محرومیتهای چندگانه را به تن بمالند ! اما در قبال تیمهای قرمز و آبی نه تنبیهی می بینیم و نه محرومیتی . اگر هم بنا بر حسب اتفاق کسی از این دو تیم محروم شود بلافاصله بوسیله استفاده از روابط حسنه فی ما بین فرد مذکور یا بخشیده می شود و یا محرومیتش به حال تعلیق در میاید . از این دست اتفاقات در فوتبال ما زیاد است و جالب اینجاست که کسی را یارای اعتراض نیست زیرا کمیته انظباطی و محرومیتهای بعد از آن انتظار معترض را می کشند .

  علی ایحال دومین تیم شیرازی هم در انزلی در حالی به مصاف ملوان رفت که ملوان تنها بود و تماشاگرانش را نداشت و این امتیاز مثبتی برای تیم مهمان یعنی فجر شهید سپاسی بود اما فجر نیز همانند دیگر تیم همشهری اش یعنی برق نتوانست از این امتیاز سود برده و با دست پر از انزلی برود . برخلاف تصوری که از فجر داشتم آنها را تیمی در حد خیلی معمولی دیدم فجر با روزهای خوبش کیلومترها فاصله داشت و درون دروازه کسی را گمارده بود که باعث و بانی هر دو گل ملوان بود . ملوانی که از معضل ضعف دروازبان اولش یعنی مسعود غلامعلی زاد بارها ضربه خورده بود اینبار از اشتباهات کارگر ( دروازبان فجر ) سود برد . ملوان هم علی رغم پیروزی ، چندان برتری نسبت به فجر نداشت هرچند توپ را بیشتر در اختیار داشت اما آنچنان چربش محسوسی هم بر فجر نداشت . فجری که ادعای بازیکن سازی دارد از ملوان بازیکن می گیرد تا ملوان تنها تیم سازنده کشور باشد که نه تنها از هیچ کجا بازیکن نمیگیرد بلکه قسمت عمده نیروی جوان هر فصل لیگ را تامین می کند .

بازی ملوان – فجر روز بازی عمران زاده بود بازیکنی که درنوشته قبلی ام در مورد ملوان از او نام بردم و بازی اش را ستودم . گل زیبای او که البته باعثش دروازبانی بود که مفت و مسلم یک کرنر به ملوان اهدا نمود تائیدی بود بر بازی خوب عمران زاده . کلاً بازیکنان ملوان در خط دفاع یه غیر از رافخوایی همگی دارای فیزیک مناسبی می باشند که باعث شده پس از هماهنگی در نیم فصل اول این بار در دور برگشت به خط دفاعی قابل اطمینانی بدل شود . ملوانی که مجبور شد مهاجمش را به علت کمبود بازیکن به دفاع تبدیل نماید اکنون در خط دفاع بازیکن مازاد و نیمکت نشین دارد و نصرت خان ایراندوست می بایست از میان یحیی نژاد ، رافخوایی ، سالارزاده ، تامینی و عمران زاده چهار نفر را انتخاب کند . بازیکنان خط دفاعی ملوان در صورت حفظ و حضور در فصل بعد می توانند دوباره یکی از بهترینهای ایران باشند .

من حیث المجموع ملوان توانست با ارائه بازی منطقی سه امتیاز بسیار حساس این بازی را از آن خود کند اما این سوال برایم پیش آمد که با توجه به آمادگی غلامی و نیاز به سرعت و جنگندگی وی در زمان ضد حمله ( پس از گل ) چرا نصرت خان خاوندی را با غلامی تعویض کرد ؟ با وجود اینکه گل دوم ملوان را غلامین به ثمر رساند اما بازی قابل قبولی ارائه نداد و بسیار کند ظاهر شد . سرعت غلامین خیلی بیشتر از آن چیزی است  که در بازی دیدیم .

در پایان امیدوارم این پیروزی های ملوان مستدام بوده و دوباره نام ملوان را در بزرگترین آوردگاه های فوتبال ایران طنین افکن کند . در ضمن از دوستان و علاقمندان فوتبال ملوان خواهشمندم با توجه به اینکه در این فوتبال و برای نمایش عدالت باید کسی قربانی شود سعی نمایند قربانی این فوتبال رابطه مدار نشوند . به هر حال اگر دوباره این اتفاق بیفتد آن کسی که ضرر خواهد کرد من هستم و شما و ملوانی که دوستش داریم .