حاشیه در حاشیه !

سلام .

تب  تند فوتبال همه جا را فراگرفته است و تقریباً این موضوع دوست داشتنی فکر و ذکر بیشتر مردم دنیا را مشغول به خود کرده است . از خرابه های بغداد بگیر تا سواحل زیبای جزایر قناری همه و همه چشم به گردش توپ گردی دارند که به هر حرکتش ملیونها بیننده را به وجد می آورد .

وبلاگ باواریا با توجه به اینکه  اخبار جام جهانی را در هر مجله و روزنامه ای ولو غیر ورزشی می توانید بیابید سعی در انعکاس اخباری دارد که تقریباً در جراید آنها را نخواهید دید یعنی حاشیه ها . حاشیه هایی که شاید خواندنشان خالی از لطف نباشد .

باید به سراغ کشوری برویم که همیشه حاشیه اش بسیار بسیار پر رنگ تر از متن آن می باشد . یعنی کشور عزیزمان ایران !!

                                         

متاسفانه ایران با تدارکاتی در حد جام ال جی  پا به مسابقات معظم جام جهانی گذاشت ! آوردگاهی که کعبه آمال تمام فوتبالیستها و فوتبالدوستان دنیاست و البته برای ما چیزی در حد رفتن به سیزده بدر بود .  گزینش ناصواب بعضی بازیکنان ، مخالفت با اذهان عمومی ، بزرگ جلوه دادن حریفان در مرحله مقدماتی و در نتیجه خوابیدن در باد صعود ، مشاهده رد پای برخی مدیر برنامه ها یه به عبارتی دلالها در انتخاب بازیکنان ، یکدندگی مربی در دفاع از برخی بازیکنان ، بی اعتنایی به بهترینهای لیگ ، ارجحیت  سود مالی بعضی ها بر منفعت ملی ، محافظه کار بودن مربی در کسب نتایج با حداقل گل زده ، چشم پوشی در برابر برخی بازیکنان لژیونر کارآمد و ... عواملی بودند که باعث گردیدند دست ما از رسیدن به حتی یک امتیاز تا اینجا ( این مطلب قبل از بازی با آنگولا نگارش شده است ) کوتاه شود و سرخوردگی و جریحه دار شدن غرور ملی در میان اقشار مختلف جامعه موج بزند .

در این بین شاید نقش فدراسیون فوتبال در حمایت از کادر فنی و توجیه نمودن اشتباهات آنان و کم معلومات و یا بی معلومات خواندن منتقدین باعث گردید حاشیه ای امن برای این کادر فنی بوجود آید که در پاسخ به همه سوالات عنوان شده و ابهامات موجود دست به مظلوم نمایی زده و یا با بهانه های واهی سعی در به انحراف کشاندن ذهن اهل فوتبال نمودند . شاید نحوه برخورد کادر فدراسیون با کارشناسان و اهالی فوتبال در برنامه های مختلف تلویزیونی و همچنین در جراید نشان از همین حریم امن بوجود آمده باشد . مدیریت سنتی و یه به عبارت دقیقتر مدیریت رفاقتی که در این فدراسیون باب شد عملا دست کارشناسان و اهل فن را از حیطه مدیریتی این فدراسیون و کادر فنی تیم ملی دور نمود و گویی تمام این کاربلدان فوتبالی با چوب فدراسیون رانده شدند . در این بین تولید برنامه یار دوازدهم از سوی تلویزیون که نوعی وادار به سکوت کردن کارشناسان بود کار را بیش از پیش به سوی تباهی پیش برد البته می توانست کار جالبی باشد اما نه با این سبک و سیاق . به طور مثال در شرایطی که آلمان میزبان جام جهانی است و حتی هیاتی نیز برای حمایت از تیم ملی آلمان بوجود  آورده بودند ( یعنی همان یار دوازدهم اما از نوع آلمانی ) اما باب انتقاد همچنان گشوده بود و حتی قیصر فوتبال آلمان بعد از بازی اول از خط دفاع تیم انتقاد شدید نمود که اگر این اتفاق در ایران رخ می داد وی به خیانت و دست های پشت پرده و هدف داشتن از ضربه زدن به تیم ملی محکوم میشد . علی ایحال تیم ملی مان با ارائه بازیهای نه در شان خود و آسیا از گردونه مسابقات به بدترین وجه کنار رفت و باعث شد در شرایطی که بهترین قرعه را در اختیار داشتیم و با قدرتهای بزرگ و سنتی فوتبال همگروه نشدیم به ایران بازگردیم . البته هدف ما بیشتر دور هم بودن بود که به آن رسیدیم !!

        

و اما حاشیه ها : اگر خاطر شریفتان باشد روزی که تیم ملی به دیدار رئیس جمهور رفت همه بازیکنان با لباس یکدست در جلسه حاظر بودند و فقط کریمی بود که لباس شخصی به تن داشت . در این دوره از مسابقات ( همانند همیشه ) چند دستگی هایی در بین بازیکنان بود . مهدی مهدوی کیا ، علی کریمی و وحید هاشمیان با تکیه بر بوندس لیگایی بودنشان قدرت بیشتری را در تیم طلب می کردند و در مقابل کادر فنی موضع سختی گرفته بودند . هاشمیان معتقد بود باید مهاجم اول باشد و مهدی مهدوی کیا به دنبال کسب بازوبند بود و کریمی هم که رابطه خوبی با دایی نداشت معتقد بود باید دایی از اردو برود . در روز جلسه با رئیس جمهور هم کریمی به قهر اردو را ترک کرده بود و میلی به ادامه نداشت و در بین راه با وساطت این و آن ( کاری که درکشور ما امری رایج و معمول به شمار می رود ! ) به جلسه آمد به همین دلیل با لباس شخصی در این جلسه حضور داشت . در طول اردو هم آن همدلی که در گذشته بود وجود نداشت و به عبارتی هر کسی ساز خود را می زد . در مقابل ، یحیی گل محمدی ومیرزاپور  هم در حمایت از دایی برخاسته بودند و در برابر گروه اول موضع گرفته بودند . بقیه هم که بازیکنان جوان تیم بودند با ترس از خط خوردن فقط دعوای اینان را نظاره گر بودند . مساله هم از آنجا هویدا شد که خبرنگاران در برخورد با آن دسته خبرنگارانی که فدراسیون به خرج خود آنها را به آلمان فرستاده بود متوجه شدند که اینان اصلاً خبرنگار نیستند و فقط برای گردش مجانی به آلمان آمده اند !  بعد از کشمکش فراوان ، خبرنگاران تصمیم گرفتند برای مقابله به مثل با فدراسیون این اخبار را که قرار بود مسکوت بماند را به تهران مخابره کنند !

در روز بازی با پرتغال هم زمانی که یحیی مصدوم شد ، مهدوی کیا برای گرفتن بازوبند به نزد وی آمد که یحیی ترجیح داد بازوبند را ( به بهانه مصدومیت ) به مهدی که بزرگترین آرزویش رسیدن به بازوبند در جام جهانی آلمان بود ندهد .

در همین بازی نیز مشخص شد برانکو فارسی را خوب حرف می زند و وقتی به نکونام گفت : جواد تو برو چپ بازی کن ! همه فهمیدند که وی به خاطر فرار از صحبت با مردم و جوابگویی به خبرنگاران چنین رلی را بازی کرده است . مردی که بیشتر فکرش بیزینس بود تا تیم ملی مان . مردی که به خرج بیت المال بارها و بارها به اروپا می رفت و مثلا بازی کریمی را نظاره می کرد ( برای چه ؟ بماند ! ) مردی که برای هماهنگ کردن امور ( که آخر نفهمیدیم کدام امور ؟! ) بارها به اروپا می رفت و کسی هم نبود به او حرفی بزند .... بگذریم .

مساله جالب بعدی دعوت از نوید کیای مصدوم بود که به گفته خودش دو هفته بود که کوچکترین تمرینی نکرده است ولی برانکو ادعا می کرد با وی در تماس بوده و می دانسته که محرم از تمرینات منظم برخوردار بوده ! گفتنی است اصرار رضا فاضلی مدیر برنامه اکثر بازیکناتن شاغل در خارج از کشور مثل کریمی . مهدوی کیا و حتی خود نوید کیا در دعوت از این بازیکن مصدوم دلیل اصلی این فراخوانی بوده ضمنا همایون شاهرخی یار ثابت سفرهای خارجی تیم (که در آخر گار بازهم نفهمیدیم چه کاره تیم ملی است ! ) نیز با توجه به علاقه ای که به محرم داشته برانکو را در این مهم یاری نموده است . حالا نیاز تیم ملی به دفاع چپ بوده یا نه مهم نیست مهم همانطور که قبلا هم عرض کردم دور هم بودن است !

عکس ذیل لحظه شوت کردن لوازم پزشکی تیم را به دلیل عصبانیت علی کریمی بعد از تعویض نشان میدهد !!

مساله بعد مساله کاپیتان تیم ملی یعنی علی دایی می باشد . قبل از هر چیز باید عرض کنم به شخصه با حضور دایی موافقم زیرا به نظر من هوز کارآمدترین مهاجم است هر چند از سن بالایی برخوردار است . شاید بهتر بود دایی در اوج از فوتبال ملی خداحافظی می کرد اما در روزی که میرزاپور باز هم کار کردن با پا را بلد نبود ، رحمان کنترل توپش به پاس گل بدل شد ، نصرتی بارها و بارها در دفاع جا ماند ، مهدوی کیا حتی یک سانتر درست انجام نداد و کریمی فقط سایه ای در زمین بود تمام ناکامی ها به اسم کسی نوشته شد که به خاطر محبوب نبودنش باید تنبیه میشد . در کندی دایی و عدم توانای اش در دریبل زدن و کارهای تکنیکی شک نکنید . دایی مرد ضربات آخر است اما چند بار ؟ حقیقتاً چند بار توپ به دایی رسید که در زدن یا نزدنش توانا باشد ؟ چند بار در کورس عقب افتاد که کندی اش را به رخش کشیدیم ؟ چند بار دروازه را بد هدف گرفت که از کهولتش سخن راندیم ؟ چرا کسی نگفت آقای مهدوی کیا چرا حتی یک سانترت هم درست نواخته نشد ؟ آقای کریمی چرا حتی یک موقعیت هم نتوانستی بوجود آوری و ... شاید این نرساندن توپ به دایی هم ماجرای پشت پرده ای داشته باشد !!! درست است که دایی با دایی5 سال قبل متفاوت است اما اگر روزی می بایست دایی را متهم به کم کاری می کردیم بازی ایران – مکزیک آن بازی که عرض کردم نبود . در این مورد مطلبی برای سایت پارس فوتبال تهیه نمودم که برای دیدنش می توانید اینجا را کلیک کنید . اگر هم ایرادی هست باید بر برانکو بگیریم که او را تعویض نکرد . در همین بازی و بازی با پرتغال هاشمیان بارها و بارها خودش را دریبل زد و به اوت رفت اما هیچکسی او را ندید چون دایی مهره بزرگتری بود و البته نقش گزارشگر سیما هم در این بین غیر قابل انکار است !! چه در بازی اول که با کلمات تند دایی را نکوهش کرد و چه در بازی دوم که تعویض کریمی را اشتباه خواند و فردای آن روز بازتاب همین جملات  در تمام ارکان ورزش نمایان شد . جالب وقتی بود که ارسال آندو تیموریان که بسیار بلند بود به بالای سر دایی برخورد کرد و عادل گفت اگر 5 سال فبل بود دایی آنرا گل میکرد . یعنی دایی در 5 سال گذشته یا 30 سانت بلند تر بوده یا بیشتر می پریده ؟! من که فکر نمی کنم دایی در پریدن هم افت کرده باشد .به هر حال در مملکتی که محور اصلی فوتبال آن و سوژه روزنامه هایش از گزارش عادل می آید باید به حال آن گریست ... باز هم بگذریم .

خب مساله بعدی در مورد تورهای مسافرتی است که علاقه مندان دان به آلمان برده است . این تور با وعده هتل 5 ستاره ، سه وعده غذایی رایگان ، ترانسپورت داخل شهر و بلیط بازی طرفدران تیم  ملی را به آلمان برد اما به روایت حاظرین در این تور : فقط صبحانه رایگان است ! هتل 2 یا 3 ستاره در 30 کیلومتری شهر که در هر اتاق یک تختخوابه باید 3 نفری می خوابیدند ! رفت و آمد به پای خودتان ! روز بازی با مکزیک هم عنوان شد که بلیط موجود نیست و هر کسی که بلیط می خواهد هزار یورو قیمتش است و این درحالی است که قیمت بلیط 250 یورو است . در حالی که مکزیکی ها با بلیط و لباس مجانی آمده بودند .

و قسمت جالب ماحرا مربوط به لیدرهای تیم ماست که بلیط بازی را بیرون از ورزشگاه فروختند و بازی را در تلویزیونهای بزرگ بیرون ورزشگاه دیدیند!!!  

در کشوری که حاشیه اش بیشتر از متن است اینها همه جزیی از زندگی ما می باشند . مطالب دیگری هم در مورد تیم ملی آلمان و البته قوهای سپید خزر داشتم که به زودی آماده خواهم نمود . امیدوارم با نظراتتان مرا در هر چه پر بار تر شدن وبلاگ یاری نمایید .

ضمناْ برای دیدن خلاصه مطلب فوق در سایت پارس فوتبال می توانید اینجا را کلیک نمائید .

قوهای ناامید و عقابهای امیدوار

با سلام خدمت همه دوستان

اول از همه بابت دیر به دیر آپ کردن وبلاگ از همه شما عذر میخواهم . متاسفانه در هفته گذشته حس و حال نوشتن را از دست داده بودم . روز یکشنبه هفتم خرداد متاسفانه دوست خوبم علی کرامتی ( که پدر ایشان آقای اکبر کرامتی مسئول روابط عمومی باشگاه ملوان هستند ) را بعد از 17 روز به سر بردن در کما از دست دادیم آنهم در حالی که تا 2 ماه پیش با هم فوتبال بازی می کردیم . متاسفانه رشد سریع یک کیست بدخیم در مغز وی باعث شد در عرض حدود 2 ماه رفته رفته تحلیل رفته و در نهایت از بین ما رخت بر بندد در حالی که 26 بهار بیشتر ندیده بود . از همین جا دوباره جا دارد به خانواده اش تسلیت عرض بنمایم . پسر بسیار مودبی بود که ... حیف .آماده رفتن به مراسم بودم که تلفنی خبردار شدم پدربزرگ خوبم فوت کرده برای همین راهی تهران شدم و چند روزی را هم گرفتار مراسم و ... بودم . هفته بسیار بدی بود و شدیداْ زندگی ام را از حالت عادی خارج کرده بود ٬ امیدوارم نصیب دشمنتان هم نشود !! به هر حال جمیع مسائل ذکر شده و البته تنبلی ذاتی خودم باعث شد مطلبم خیلی دیر آماده شود . برای همین هر دومورد ملوان و  آلمان را در  یک جا می نویسم .

خوب اول از همه برویم به سراغ قوهای سپید دوست داشتنی خودمان . هرچند این قوی سپید به سختی مریض و رنجور شده اما همچنان  عشق اول و آخر ما انزلیچی هاست . متاسفانه خبرهای خوبی هم از ملوان به گوش نمی رسد و بلاتکلیفی حرف روز ملوان می باشد . هنوز بعد از گذشت 2 ماه از پایان لیگ هنوز ملوانان قسط دوم حقوق خودشان را هم دریافت نکرده اند و این باعث دلسردی بازیکنان و کادر فنی شده به نحوی که تقریباً تمامی بازیکنان با تیمهای دیگر لیگ صحبتهایی را داشته اند . جدا شدن تعداد زیادی از این بازیکنان را حتمی بدانید . افرادی مثل غلامین ، یحیی نژاد ، علی قربانی ، علی حسنی صفت ، میرترابی ، حنیف عمران زاد تقریباً میشود گفت رفتنشان حتمی است و البته به این جمع باید مازیار زارع را که از پاس و صباباطری پیشنهادهای خوبی هم دارد را اضافه کرد . دیروز هم صحبتهایی مبنی بر رفتن سالارزاده مدافع پرقدرت ملوان شنیده شد که از راه آهن و سپاهان پیشنهادهایی دریافت کرده است . خب با این وضعیت نابسامان ملوانان که هنوز مربی ، مدیرعامل و بودجه سال آینده اش را مشخص شده نمی بینند و حتی بدهی سال قبل خود را دریافت نکرده اند باید به این بازیکنان حق داد که دم از جدایی بزنند و برای تامین زندگی خود از این تیم کوچ نمایند .

متاسفانه نیروی دریایی در تعیین مدیرعامل و مربی بیش از حد تعلل می کند و این بلاتکلیفی بیشترین ضربه را به تیم خواهد زد . احتمال قریب به یقین رشید سازمند مدیر عامل فعلی ملوان از این تیم خارج خواهد شد و در فصل بعد مدیریت ملوان به فرد دیگری سپرده می شود . از افراد مورد نظر باشگاه می توان به ناخدا حسنی مقدم ( برادر مهدی حسنی مقدم بازیکن سالهای دور ملوان و مربی فعلی جوانان ملوان ) اشاره نمود که البته نامبرده برای تصدی این پست شرایطی را عنوان نموده است که اختصاص ردیف بودجه مناسب یکی از آنهاست . نفر بعدی سرپرست فعلی ملوان یعنی آقای پورطهماسبی است که در فصل گذشته رابطه خوبی با ایراندوست نداشته و حتی بارها بر علیه وی در روزنامه ها مصاحبه نمود . شاید ملوان تنها تیمی باشد که سرپرستش به راحتی و بدون واهمه می تواند بر علیه مربی اش مصاحبه نماید و در آخر هم مورد مواخذه قرار نگیرد ! البته دقیقاً در بطن ماجرای پیش آمده نیستم اما نصرت ایراندوست ، سرپرست تیم را به غیر فوتبالی بودن و ایجاد حاشیه متهم می کند . این مطلبی است که برخی بازیکنان هم تلویحاً به آن اشاراتی داشته اند . فرد بعدی مورد نظر هم جهت تصدی مدیریت ملوان ریاست شورای شهر انزلی یعنی مهندس شهرام نواری است که علیرغم فوتبالی بودن نامبرده ، می توان پیش بینی کرد با توجه به غیر ارتشی بودن و مسئولیتهای متعدد در شورا و اداره بندر عملاً اسم وی از لیست خط خواهد خورد .

و اما در مورد انتخاب مربی لازم به ذکر است سازمند اشاراتی به حضور دوباره نصرت در صورت ابقای وی در سمت مدیر عاملی داشته است یعنی اگر سازمند همچنان مدیر عامل ملوان باقی بماند باید نصرت را مربی ملوان بدانیم اما نصرت در مجله کیهان ورزشی مصاحبه و افشاگریهایی انجام داده که با عکس العمل شدید نیروی دریایی مواجه شده است گفتنی است جزئیات این مصاحبه را به محض دریافت در شماره های بعد خواهید دید . این مصاحبه افشاگرانه که با تکذیب شدید نیروی دریایی همراه بوده است و اعتراضات قبلی وی در خلال لیگ پنجم در خصوص مسائل مالی علی الخصوص در برنامه نود شاید باعث شود نیروی دریایی در خصوص استفاده از این مربی تجدید نظر نموده و وی را از این سمت برکنار نمایند . در صورت روی کار آمدن ناخدا حسنی صفت نیز با توجه به دوستی وی با محمد احمدزاده مربی وقت تیم ملی نوجوانان ، احتمال حضور وی در سمت مبربیگری ملوان بسیار زیاد خواهد بود هرچند وی مدعی شده است در شرایط فعلی رها کردن تیم ملی کار صحیحی نیست . نفر بعدی این لیست فرهاد پورغلامی و نادرعزت اللهی بازیکنان سابق ملوان اند که در ملوان و بعنوان مربی مسئولیتهایی داشته اند .لازم به ذکر است عزت اللهی مربی فعلی جوانان ملوان است و پورغلامی نیز کمک مربی تیم ملی جوانان می باشد . به هر حال انتخاب مربی از میان کلیه افرادی که نامی از آنها برده شد منوط به انتخاب مدیرعامل توسط هیئت مدیره باشگاه می باشد .

بعد از این همه خبر ناراحت کننده جا دارد تبریکی به همه ملوانی های به خاطر پنج اتفاق خوشحال کننده داشته باشیم . اول اینکه تیم امید ملوان بندرانزلی برای دومین سال متوالی قهرمان امیدهای کشور شد . در روز پایانی با باختی که امید استقلال اهواز درمقابل امید شموشک داشت و پیروزی دو بر یک ملوان در برابر امید برق شیراز ، این تیم به دومین قهرمانی متوالی رسید . باید دست مریزاد گفت به مربیان این تیم آینده دار علی الخصوص محمود پیشکاه هادیان که همیشه ملوان را بابت داشتن ذخیره مناسب و مطمئن  آسوده کرده اند . خبر بعدی اختصاص ردیف بودجه های یک ملیارد ریالی از سوی استانداری برای کمک به ملوان بصورت سالانه می باشد که جای بسی تشکر دارد . بعد از جلسالت نیروی دریایی با مسئولین شهر و استان ، این مطلب عنوان شد که با توجه به اینکه ملوان متعلق به انزلی است می بایست کلیه ارگانهای شهر با حمایت از ملوان ، نیروی دریایی را در جهت تامیت اعتبارات لازم یاری نمایند ! و البته این در حالی است که تیم متعلق به نیروی دریایی است و شاید عنوان کردن این موضوع چندان صورت خوشی نداشته باشد . اما مسئولین شهر که به تازگی به عنوان اعضای افتخاری هیئت مدیره نیز انتخاب شده اند ضمن قول همکاری به نیروی دریایی سعی در اختصاص بودجه ای برای ملوان هستند که تخصیص بودجه یک ملیاردی استانداری اولین قدم می باشد . خبر سوم هم کسب کاپ اخلاق لیگ پنجم توسط ملوان است که این باشگاه با 45 کارت قرمز و زرد به این عناون دست پیدا نموده است هرچند اگر سال بعد هم صحبت تحریم به میان آمد ملوان اولین تیمی است که بدون در نظر گرفتن این عنوان محروم خواهد شد !! خبر چهارم نیز در مورد تیم فوتبال سالنی ملوان است که در یک قدمی صعود به دسته اول لیگ می باشد . امیدواریم همچنان که در فوتبال توانسته ایم نام ملوان و انزلی را طنین انداز کنیم در فوتسال نیز به این مهم دست پیدا کنیم و بالاخره خبر آخر باز هم مالی است و آن در مورد قرارداد با اسپانسر تیم  می باشد علیرغم اینکه در فصل قبل و در هفته بیست و چهارم ! باشگاه توانست با اسپانسر به توافق برسد گویا این فصل از ابتدا و با کمک مالی خوبی که از اسپانسر دریافت خواهد داشت بخشی از مشکلات خود را حل خواهد نمود . خبرهای دقیقتر از این اسپانسر به زودی اعلام خواهد شد .

به هر حال این گوشه های بود از اتفاقات ریز و درشت ملوان و ما هم چشم به روزنامه ها و گوش به اخبار داریم تا شاید خبری از تصمیمات هیئت مدیره و یا نقل و انتقالات ملوان بدانیم امیدوارم در روزهای بعد شاهد اتفاقات خوشی برای ملوان باشیم .

برای دیدن مناظره نصرت خان ایراندوست در روزنامه البرز اینجا را کلیک نمائید .

برای دیدن مقاله کیهان ورزشی در مورد ملوان که دوست خوبم افشین زحمت تهیه آنرا کشیده است اینجا را کلیک کنید .

تذکر : برای دانلود صفحات فوق ٬ ابتدا در پایین جدولی که ظاهر خواهد شد روی Free کلیک کرده و در صفحه بعدی در کنار کلید دانلود سه حرف بزرگی را که نمایش داده شده وارد کرده و روی دانلود کلیک نمائید . برای دیدن این مقالات که بصورت Pdf می باشند نیاز به نرم افزار Acrobat Reader خواهید داشت .

ضمناْ عکسهای زیر برای یادآوری روزهای خوش ملوان است که شاید دیدن آنها خالی از لطف نباشد . دو کودکی را که در عکسها مشاهده می فرمائید را احتمالا اگر نشناختید اینجا را کلیک کنید .

                          

                        سایز بزرگ                            سایز بزرگ                                       سایز بزرگ  

واما در مورد تیم ملی فوتبال آلمان.

          

دیروز تیم ملی آلمان توانست در یک بازی تدارکاتی با نتیجه 3-0 بر تیم ملی کلمبیا پیروز شده و با روحیه ای بالا به استقبال جام جهانی و بازی با تیم کاستاریکا برود. بازی که در ورزشگاه اختصاصی تیم بوروسیا مونشن گلادباخ انجام میشد و با گلزنی بالاک ، اشواین اشتایگر و تیم بروفسکی همراه بود. آلمانها بعد از بازی پر گل در برابر لوکزامبورگ که البته حریف قدری هم به شمار نمیرود در مقابل تیم ژاپن و در استادیوم بای آره نای تیم بایر لورکوزن به نتیجه ای بهتر از 2- 2 دست پیدا نکردند که میشود این نتیجه را از چند زاویه نگاه کرد . نگاه بدبینانه اش این است که خط دفاع آلمان با توجه به فاصله بسیار کمی که تا جام جهانی داریم نتوانسته آن هماهنگی و انسجام لازمه را بدست بیاورد . ایجاد چیزی حدود شش موقعیت گل که با واکنشهای خوب لمان مواجه بود نشان میدهد که حط دفاعی آلمان به مهاجمین ژاپن اجازه همه کار را در محوطه جریمه داده است و این نکته ای است که کلینزمن هم بدان اشاره ای داشته است . به طور کل تا زمانی که یک مدافع اجازه ندهد بهترین  مهاجم هم نمی تواند برای خود موقعیت ایجاد کند چیزی که متاسفانه در بازی آلمان- ژاپن به کرات مشاهده شد . نکته دیگر خوردن دو گل پشت سر هم و دو بر صفر عقب افتادن آلمانهاست . تیمی که بعنوان میزبان مسابقات پا به میدان می گذارد خوردن دو گل و عقب بودنش تا دقایق آخر یک فاجعه است و این باعث کاهش اعتماد به نفس و پایین آمدن روحیه تیمی خواهد شد . مسلماً کلینزمن فرصت زیادی تا شروع رقابتها ندارد و ساخت چنین دفاعی بسیار مشکل می نماید و این در حالی است که وی منتقدین زیادی در داخل کشورش دارد که فعلا و بنا به مصالح ملی ترجیح داده اند سکوت را پیشه کنند اما اگر قرار بر ارائه بازی بدین نحو در مسابقات سنگین جام جهانی باشد می توان روزهای سختی را برای یورگن تصور نمود . و اما نگاه خوش بینانه : شاید بهترین پیامد این بازی ، بازگشت آلمان در ادامه بازی دو بر صفر باخته و جبران نتیجه فوق الذکر بود . به هر حال وقتی در دقایق پایانی دو بر صفر عقب باشید جبران آن کمی سخت به نظر می رسد اما آلمان جوان کلینزمن توانست از عهده این مهم بر آید و با ارائه بازی هجومی در دقایق آخر بازنده از میدان خارج نشود . البته اگر حریف هم تیمی قوی تر از ژاپن بود شاید جبران این نتیجه کمی ناممکن می نمود اما روی هم رفته آلمانها به مانند اسلاف خود تا آخرین دقیقه به مبارزه برای بودن ادامه دادند . شاید تساوی در برایر ژاپن برای میزبان ناامیدکننده باشد اما شاید بازگشت در مسابقه ای که آخرین لحظات خود را می گذراند کاری است که از عهده همه تیمها بر نمی آید .

                             

                                  برای دیدن عکس در سایز بزرگ کلیک کنید

در بازی که آلمان در مقابل کلمبیا انجام داد شاید بتوان گفت خط دفاعی آلمان یکی از بهترین روزهای خود را سپری نمود . مدتها بود که این خط دفاعی را بدینگونه بدون اشتباه ندیده بودم هر چند حریف هم چندان دندان گیر نبود اما بازی تهاجمی به همراه استحکام خط دفاعی باعث شد که ژرمنها کمی به ادامه کار در جام جهانی امیدوار شوند . چیزی که بیشتر از همه به چشم می خورد تغییر سبک بازی آلمان و روی آوردن آنها به یک فوتبال کاملا تهاجهی است . چیزی که بعد از جام جهانی 1990 ایتالیا که منجر به قهرمانی ژرمنها شد کمتر دیده شد . هر چند تا رسیدن به حد آن تیم و تبدیل شدن به مدعی شماره یک جام راه زیادی را در پیش خواهند داشت .

             

 نکته ای که باید بدان اشاره ای داشته باشم محوریت باستین اشواین اشتایگر در بازی آلمانهاست به نحوی که به نظر می رسد در ترکیب خط میانی مسئولیتی بیش از بالاک را عهده دار است هر چند در جناح چپ بازی میکند اما در بیشتر حملات و تاکتیک های تیمی نقشی بسیار پر رنگ تر از بقیه را ایفا می کند . نفر بعدی که حتما در جام جهانی از او بیشتر خواهید شنید تیم بروفسکی بازیکن  شماره 18 تیم ملی آلمان است که با گلی که به ثمر رسانید تاثیر خود را بیشتر از پیش نمایان کرد . شاید استفاده از وی به جای تورستن فرینگز و از ابتدای بازی بتواند در روند حرکتی آلمان کمک بیشتری نماید . به هر حال و علیرغم نظرات کارشناسان باید آلمان را به عناون یکی ازمدعیان این جام به حاب آورد هرچند مدعی شماره یک همچنان برزیل و آرژانتین هستند اما آلمان بعد از این دو تیم شانس اصلی به شمار میرود . شاید بهتر باشد تا پایان جام جهانی صبر کنیم ..

برای مشاهده مطلب فوق در سایت پارس فوتبال اینجا را کلیک نمائید .