ما ملوانی هستیم !

جایی برای عاشقان ملوان

ما ملوانی هستیم !

جایی برای عاشقان ملوان

سلام بر پلی آف .

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست

فرض یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست

فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست

در کویری سوت و کور

در میان مردمی با این مصیبت ها صبور

صحبت از مرگ محبت ، مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است .

 

متاسفم از اینکه با چنین شعر غم انگیزی شروع می کنیم در حالی که می توانستیم شروعی داشته باشیم که خستگی و دلمردگی را از تن ها بزداید .

متاسفم از اینکه بار دیگر شاهد سقوط قوی سپیدمان بودیم در حالی که می توانستیم اوج گرفتن آن را ببینیم .

متاسفم از اینکه حتی نمی توانیم بغض فروخورده مان را فریاد کنیم در حالی که می توانسیم طنین شادی شهر کوچکمان را در فضای ورزشگاه را بشنویم .

باز هم کار ما به اما و اگر کشید . بار دیگر باید دست به دعا برداریم تا شاید دری به تخته خورد و تیممان در لیگ باقی بماند . باور کنید نه یارای نوشتن دارم نه حتی قدرت فکر کردن اما از حقیقت گریزی نیست و باید قبول کنیم که تقرییاً شانسی برای بقا نداریم و کم کم باید به فکر پلی آف و بازیهای کثیف پشت پرده اش باشیم . باید دوباره به این فکر کنیم که به جای بازی با بزرگان به مصاف تیمهای کوچکی برویم که ابتدای فصل فکر رودررویی با آنها را نمی کردیم . فقط می توانم بگویم حیف و دو صد حیف که از همه اتفاقات خوشی که می توانست برای ما حادث شود بدترین آنها بوقوع پیوست و در نهایت آنی شد که نمیبایست اتفاق می افتاد .

   امروز همه چیز برای یک بازی خوب آماده بود . هوای خوب ، زمین تقریباً مساعد و البته حضور پرشور عموم هواداران ملوان ( که همین جا شایسته است از حضور گرم آنها صمیمانه تشکر کنیم ) نوید یک بازی خوب را میداد اما متاسفانه ملوان از این امکان استفاده لازم را نبرد و خود و هوادارانش را در بهت فرو برد .

    امروز نه حس و حالی برای حرف زدن پیرامون بازی وجود دارد و نه بازی چیزی داشت که بتوان از آن حرفی به میان آورد . باور کنید چنان فشاری بر من بود که تا همین حالا که مشغول نوشتن این مطلب هستم از درد عصبی معده در عذابم . از نظر من کار ملوان تمام شده است و بازی آخر یک بازی فرمالیته به شمار می رود و دل بستن به آینده نوعی گول زدن خود است اینکه پاس ببازد و ملوان از پس برق بربیاید خیلی دور از ذهن است . سپاهان که به اهواز نرفته و با توجه به نبود فرصت تکرار بازی و البته دلایل ناگفتنی دیگر باید سه امتیاز آن بازی را به حساب فولاد واریز شده بدانیم . داور امروز هم که انتخابش شاهکار کمیته داوران بود هم در نتیجه بی تاثیر نبود که البته در این مورد باید دو نکته را ذکر کنم . اول اینکه با توجه به حساسیت موجود بین تیمهای در شرف سقوط می بایست از داور بهتری برای این بازی استفاده میشد که عدم استفاده از داور مجرب در وهله اول برمیگردد به مدیریت قابل انعطاف ملوان که همواره در چنین لحظاتی با مشکلات موجود کنار می آید . آیا اگر این داور برای بازی فولاد انتخاب میشد مدیریت فولاد اعتراض نمیکرد ؟! دوم اینکه گذشته از تاثیر داور برروی بازی این سوال پیش می آید که چرا ملوان که سرنوشتش در دستان خودش بود چنین بازی بدون برنامه ای را از خود به نمایش گذاشت ؟ آقای احمدزاده شما بعنوان مسئول شماره یک فنی ملوان باید پاسخگو باشید که چرا مجتبی قربانی را همیشه بطور ثابت استفاده می کنید ؟ بر اساس کدام معیار وی همیشه فیکس است ؟ در حالی که سعید یوسف زاده آماده بازی است چرا مهران جعفری را به جای وی استفاده کردید ؟... متاسفم برای خودم که امیدوار بودم شما را در قامت منجی ملوان ببینم !

    ملوان امروز به خود باخت نه به داور ، نه به ابومسلم و نه به سپاهانی که در برابر فولاد حاظر نشد ! شاید اینها هم دلایلی برای سقوط ملوان باشند اما باید روراست باشیم و بگوییم به خود باختیم . متاسفانه اوضاع روحی بدی را می گذرانم و امیدی به بازی آخر ملوان ندارم و اعتقاد دارم دل بستن به آن هم خیال باطل است . یاد روزی افتادم که برای پیروزی بر استقلال اهواز در انزلی و ماندن در لیگ همه چیز آماده بود به جز خود ملوان ! چقدر آن روز تلخ بود . امیدوار بودم که دیگر در چنین شرایطی قرار نگیرم اما امروز بدوباره بازگشتیم به جایی که مجبور شدیم دائماً از خود بپرسیم چرا !؟ آنروز یکی از بدترین روزهای زندگی من بود و امروز دوباره حس کردم به گذشته بازگشته ام و قوی سپیدی را می بینم که ناامیدانه به آسمان می نگرد .

دو بازی تا حضور !

با سلام خدمت دوستان

با توجه به حساسیت بازی ملوان – ابومسلم برآن شدم این هفته دومین مطلب وبلاگ را آماده کنم . البته مطلب چندان دندان گیر و طولانی نیست اما شاید بودنش از نبودنش بهتر باشد !

   این دوره از مسابقات فوتبال کشور ( موسوم به لیگ برتر ) از نظر کارشناسان فن و به لحاظ فنی در سطحی زایلتر نسبت به ادوار گذشته برگزار شده اما به همان نسبت و برخلاف چند دوره برگزار شده می توان حساسیت را در روزهای آخر به خوبی احساس نمود . حساسیت در صدر و ذیل جدول بسیار مشهود بوده و خیلی از تیمها آینده خود را در گرو همین دو بازی باقی مانده می بینند در صدر جدول که به مثلث مدعی قهرمانی ضلع جدیدی به اسم سپاهان اضافه شده و جذابیت ها خاص خود را به همراه آورده اما بر خلاف خیل چشمهای نگرانی که به بازیهای تیمهای مدعی دوخته شده اند چیزی که برای من و شمای طرفدار ملوان مهم است نتیجه گیری در دو بازی باقی مانده تیم محبوبمان است .

    ابومسلم را به شخصه تیمی میدانم که در هیچ بازی از پیش باخته نیست . تیمی که همیشه از نظر فیزیکی بر خیلی تیمهای دیگر چربش داشته و در کنار آن با استفاده از بازیکنان توانمند توانسته است که همواره برای هم تیمی دردسر ساز باشد . در سال قبل ملوان توانست این تیم را با مربی زبردست خود میثاقیان در حالی در انزلی شکست دهد که عادلانه ترین نتیجه تساوی بود ! شاید بتوان گفت در فصل قبل هیچ تیمی به مثابه ابومسلم نتوانسته بود اینچنین ملوان را تحت فشار بگذارد . حتی در جریان بازی هم تیم ابومسلم صاحب ضربه پنالتی شد که حسنی صفت به خوبی آنرا مهار نمود . این فصل هم ابومسلم با استخدام اولروم یکی از خطرناکترین خطوط حمله را بوجود آورده است مهاجمی که 17 گل به ثمر رسانیده و در صدر گلزنان ایران ایستاده است . اولین تفاوت ملوان و ابومسلم در کارآیی خط حمله این دو تیم می باشد نکته جالب اینجاست که ابومسلم تقریباً 2 برار ملوان گل زده دارد !! ملوان با 20 گل زده و رده چهاردهم لیگ و ابومسلم با 39 گل زده در رده ششم لیگ قرار دارند و این نشان دهنده اوضاع خوب ابومسلم است اما در خارج از مشهد این تیم تقریباً خلع سلاح می شود ! چرا که از این تعداد گل زده فقط 13 گل در بازیهای خارج مشهد به ثمر رسیده است و آمار ارائه شده بالا در مورد عملکرد ابومسلم به راحتی شما را متقاعد خواهد کرد که ابومسلم در خارج از خانه زمین تا آسمان به مشهد متفاوت است .

   شاید نکته خوشحال کننده در این بازی برای ملوان نبودن چند بازیکن کلیدی ابومسلم از جمله مجید نورمحمدی ٬ مهدی هاشمی نسب ٬ فرانک آتسو و در راس آن ایوان پتروویچ بهترین گلساز لیگ باشد . انچه که مشخص است ابومسلمی ها این چند بازی آخر را آنچنان جدی تلقی نکرده اند و ترجیحاً برای استراحت بازیکنان اصلی از کسانی استفاده می کنند که در طول فصل فرصت کمتری برای بازی داشته اند  هرچند برخی معتقدند بازیکنان ذخیره همیشه انگیزه بیشتری خواهند داشت !

   بگذریم . در این چند روزه ملوان در تمرینات بیش از پیش بر کارهای هجومی تکیه کرده و تمرینات اختصاصی با مهاجمان را در اولویت قرار داده است امیدوارم حداقل در این دو بازی هاجمان فرصتهای بدست آمده را قدر بدانند و خیال ما را بابت ادامه حضور در لیگ آسوده نمایند . از طرفی خبرهای دیگری در اردوی تیم شنیده می شود که قدری ما را نگران کرده است . متاسفانه همیشه بعد از حضور پگاه در لیگ برتر این اتفاقات بیشتر نمود پیدا می کند . با توجه به حساسیت اوضاع ملوان بهتر است به چگونگی آن نپردازیم و در فرصتهای بعدی درباره آنها صحبت کنیم .

نکته بعدی مطلب بود که از قول مقام مسئول دیوان عدالت اداری شنیدیم مبنی بر اینکه شکایتی از ملوان در مود بازی ملوان – پاس و تخلف بوجود آمده موجود نیست و به عبارتی ملوان اصلاً چنین شکایتی نداشته است ! با توجه به تاکید مدیر عامل ملوان ( سعد الله پور طهماسبی ) منتظر جواب دیوان عدالیت اداری بودیم که با این حرف متوجه شدیم کلاً انتظاری بیهوده داشته ایم . حال چرا و چگونه این شکایت مطرح نشده جای بحث دارد !

سخن را کوتاه می کنم و چون همیشه عموم هواداران ملوان را به حضور در ورزشگاه در روز جمعه همین هفته دعوت می کنم . حضور شما مایه دلگرمی قوها سپید بوده و دلیلی خواهد بود برای جاودانگی آن .

با من به تماشای رقص این قوی دلفریب بیا .

 

برای خواندن مصاحبه مازیار زارع با خبرگزاری ایسنا کلیک کنید .

نظرات دوستان

با سلام خدمت دوستان عزیز .

با توجه به رکود دو هفته ای لیگ نه چندان برتر ایران تصمیم گرفتم وبلاگ رو آپ کنم اما در قسمت نظرات مطلب فبلی مطالب جالبی بود که دوست داشتم هم عقیده دوستان را در مورد آنها بدانم و هم اینکه برخلاف گذشته در همان قسمت نظرات جواب ندهم چراکه معمولاْ آن قسمت مورد توجه دوستان قرار نمی گیرد . قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنم که اولاْ از دوستان عزیزی که در قسمت نظرات پیام می گذارند بی نهایت متشکر و سپاسگذارم . دوماْ نظر شما چون خودتان برای من بسیار محترم و باارش است پس با توجه به این دو مورد به بررسی دو موردی که در آن بخش مطرح شده می پردازیم .

اولین مورد مربوط به دوست خوبم مصفی عزیز است که بعنوان یک هوادار مطلع ٬ منطقی و دوست داشتنی احترام فراوانی باری ایشان قائل هستم . مصطفی عزیز از جمله هواداران تیمهای شهرستانی و به طور اخص فولاد خوزستان می باشند که اعتقاد به اتحاد تیمهای شهرستانی داشته و همچنین علاقمند به ملوان هم می باشند . در سایت پارس فوتبال و در فروم طرفداران ملوان میتوانید از نظرات ایشان بهره مند شوید . بعد از نوشتن مطلب قبلی بنده در مورد شبهات بازی برق شیراز - فولاد خوزستان این دوست گرامی گلایه هایی را مطرح کردند که قبل از هر اظهار نظر به اصل آن می پردازیم ( البته همانطور که فرموده بودند سعی کردم جواب را در وبلاگتان بدهم اما با پیغام عدم جستجوی سرور مواجه شدم ) :

سلام دوست و هوادار عزیز ملوان

وبلاگ خوبی داری  تحلیل های که به همراه آمار میاری  خوب و جالبند .
باید بگم بنده به عنوان یه هوادار فولاد برای تمامی هواداران ملوان احترام زیادی قائلم و اتفاقا بنده با بعضی از اونها از جمله شاهین ، آرمین ، امیر و همینطور شما در پارس فوتبال افتخار آشنایی و رفاقت دارم.
آقا رضای عزیز در مورد اینکه رسانه ها بیشتر تمرکز خود را معطوف به دو تیم پایتخت کرده اند و از سایر تیمها غافلند کاملا با شما موافقم ولی درباره مطالب شما درباره  برد فولاد در مقابل برق شیراز چون اطلاعاتی ندارم نمیخوام از روی تعصب این حرف شما را رد کنم چون برای اثبات آن  سند و مدرکی ندارم ولی شما از یه طرف میگید پاسخ صریحی برای اثبات این ادعا ندارید ولی با طرح سوالاتی چالش برانگیز ذهن خوانندگان را به این سمت می کشاند که شاید فولاد برای پیروز شدن متوسل به جریانات غیر ورزشی شده ! البته شاید  از یک طرف به شما حق میدم به خاطر حساسیتی که برای بقای  تیم شهرتان بوجود آمده باعث شده تا این مطلب را بنویسید ولی آقا رضای عزیز آیا اونوقت درست بود که من هم با طرح سوالاتی درباره برد ملوان در مقابل ذوب آهن و راه آهن در انزلی ذهن خوانندگانم را دچار شبهه کنم؟ البته که سابقه درخشان و خوشنام بودن تیم پرافتخار ملوان آنقدر زیاد هست که هر گز به من چنین اجازه ای را نمیده که اینگونه فکر کنم!

باز هم تاکید میکنم درباره بازی برق و فولاد نمیتوانم بطور قطع بگم که شما اشتباه می کنید ولی از شما میخوام که اگه مدرک و منبعی در این باره دارید در نظرات وبلاگ من اعلام کنید یا به صورت ارسالی در کلوپ هواداران فولاد در انجمن پارس فوتبال منعکس کنید.

بنده مدتهاست که با نام کاربری
mrstr113  در پارس فوتبال با نوشتن مقاله های متعدد از حقوق تیمهای سازنده ای همچون ملوان ، فولاد و...دفاع کرده ام و بارها و بارها از عملکرد مسئولین ورزش و رسانه ها  نسبت به توجه بیش از حد به دو تیم قرمز و آبی تهران انتقاد کرده ام و از شما هم که هوادار یک تیم شهرستانی هستید خواهش میکنم که کمک کنید که ما هواداران تیمهای شهرستانی  با همدیگه اتحاد بیشتری داشته باشیم تا در کنار هم حداقل با نوشتن مقالات انتقادی از طریق تریبون هایی مانند همین وبلاگها و  انجمن پارس فوتبال و...  بتونیم  صدای خودمون رو به گوش همه برسونیم  

امیدوارم که هم تیم پرافتخار ملوان و هم تیم فولاد ما در لیگ بمونند و بجای اونها تیم یکشبه و کم هویتی مانند صبا باطری که حالا به شدت هم خطر سقوط را احساس میکنه سقوط کنه.

امیدوارم که از حرفهای من ناراحت نشده باشی.

زنده باد ملوان و هوادارانش

 زنده باد فولاد و هوادارن خونگرم آن که معتقدم در وانفسای فوتبال سرخابی کشور ، فقط شمال و جنوب هستند که فراموش نکرده اند فوتبال مختص تهران و دو تیم متمول ٬ بی فرهنگ و پر از حاشیه اش نیست . تماشاگری که ترجیح می دهد همیشه و در همه حال یار و یاور تیم شهرش باشد .

و اما در مورد موارد مطروحه باید عرض کنم که متاسفانه خیلی چیزها در مملکت ما از مسیری که باید طی بشود نمی گذرد و همیشه به قول معروف سوراخ موشهایی برای فرار کردن ، دور زدن و پنهان کاری وجود دارد . در برنامه نود وقتی صحبتهای آقای سیار را شنیدم خیلی خوشم آمد چرا که از چیزهایی حرف زد که حرف دل اعم طرفداران فوتبال بالاخص تیمهای شهرستانی بود . اینکه برخی داوران هستند که رشوه میگیرد را مطمئناً قبول دارید و با من و خیلی های دیگر هم عقیده هستید که فضای داوری ناپاکی داریم اما من به شما میگویم کل فضای فوتبال کشور ناپاک است و خیلی اتفاقات آن در بیرون زمین اتفاق می افتد . بگذریم که منظور ما بررسی اوضاع نابسامان فوتبال ایران نیست ! در صحبتهای آقای سیار به نکته ای اشاره شد که شاید از آن  بتوان در رسیدن به نتیجه این بحث استفاده کرد . همیشه در اثبات جرایم می توان به مدارک و مستندات مربوطه اشاره کرد اما قسم دیگری هم از ادله وجود دارد که به آن « شواهد » گفته می شود . اینکه اتفاقی بوقوع بپیوندد و از چیزی که مشاهده می کنیم به موجودیت آن پی ببریم را شواهد نام برده اند و من از شمایی که دستی بر فوتبال دارید خواهش می کنم بازی برق-فولاد را یکبار دیگر ببینید . قبل از برنامه نود وقتی حرفهای قشنگ شما را خواندم متاسف شدم از اینکه بر تیم شما تهمت زدم . متاسف شدم از اینکه شاید دل هموطنی چون شما را آزرده کردم اما وقتی صحنه گلهای بازی برق-فولاد را دیدم متاسف شدم از اینکه برق را اینقدر در دفاع از دروازه سهل انگار دیدم . گل اول : سانتر از سمت راست ، زدن ضربه سر در میان سه مدافعی که هیچ کدام برای دفع توپ به هوا بر نخواسته بودند ! گل دوم : به یاد گل مسی به ختافه افتادم . مهاجم شما حداقل 4 نفر را دریبل داد و گلش رابه ثمر رساند . گل سوم ، به مانند گل دوم با این تفاوت که بعد از دریبل چند نفر پنالتی اتفاق افتاد و گل چهارم که گل سرسبد بازی بود با دفع توپ خنده دار مدافع برق در فاصله حدود 40 متری دروازه رخ داد و وقتی توپ به حجت چهار محالی رسید ( که در کنار مدافعی که توپ را از دست داد ایستاده بود ) دروازبان را ناگهان در جایی دیدیم که عجیب بود . در لحظه لو رفتن توپ و رسیدن به مهاجم فولاد که نهایتا این فعل و انفعال 2 ثانیه به طول انجامید درست همان لحظه دروازبان برای دفع توپ در کنار چهارمحالی بود ! یعنی قبل ازاینکه دفاع ضربه اش را بزند دروازبان شروع به حرکت کرده بود وگرنه دلیلی نداشت در آن لحظه از دروازه خارج شده باشد . اینها همه اتفاقاتی بود که در برابر تیمی بوقوع پیوست که آوازه نوع بازی دفاعی اش در لیگ ما پیچیده است . تیمهایی که ذوالفقارنسب مربی آن بوده همیشه به گل نخوردن معروف بوده اند اما ایکه چگونه در یک بازی خانگی از تیمی که در خانه اش حتی به ثمر رساندن گل برایش مشکل بوده 4 گل می خورد جای شبهه دارد . مصطفی عزیز من هم مثل شما دوست دارم به جای ملوان و فولاد تیمی چون صبا باطری به لیگ یک برود که به نظر من بود و نبود چنین تیمهای یک شبه ای برای لیگ ما تفاوتی بوجود نخواهد آورد اما دوست ندارم شرایط غیر معمولی در فوتبال ما لحاظ شود . قبول دارم که پذیرش وقوع این اتهام برای هر تیمی مشکل و تا حدی غیر ممکن است اما اطمینان دارم خود شما هم در ضمیر خود به این می اندیشید که شاید اتفاقی که نباید می افتاده افتاده و فولاد متوسل به چیزی شده که ترجیح می دهیم به آن فکر نکنیم ! من فولاد را دوست دارم ، این را از صمیم قلب می گویم . با خوشحالی آنها در قهرمانی لیگ خوشحال شدم و از اینکه می دیدم یک تیم شهرستانی توانسته بر بلندای فوتبال ما بایستد احساس سرور می کردم چرا که احساس می کردم فولاد نه تنها تیمی از فوتبال خوزستان که نماینده فوتبال شهرستان ماست و از اینرو به فولاد به چشم یک تیم خودی می نگریستم ( و می نگرم ) همانطور که می دانم شما هم این احساس را در مورد ملوان دارید اما به ما هم حق بدهید که بر وقایع بازی برق-فولاد به دیده شک بنگریم . مرا ببخش که چنین لحن تندی برای نوشتارم انتخاب کردم اما کافیست یکبار دیگر بازی را نگاه کنی . از صمیم قلب آرزو می کنم هر دوی ما در لیگ برتر فصل بعد تیمهای محبوبمان را در قامت آنچه سزاوارش هستند ببینیم . موفق ، پیروز و کامروا باشید دوست خوب من .

امبدوارم دوستان عزیزی که به وبلاگ سر می زنند این بحث را کامل کرده و به ثمر برسانند البته با ذکر این نکته که ضمن احترام به عقاید یکدیگر در فضایی کاملا دوستانه به موضوع بپردازیم .

خب مساله دومی که در این هفته مطرح شد نظرات دوست خوب و قدیمی ام امیرخان بودند که ابتدا به آن می پردازیم :

آقا رضای عزیز ؛ سلام .یادمه روز بازی با مس کرمان این وبلاگ رو معرفی کردی . اوایل کلی با مطالبت حال کردم ولی الان رک می خوام باهات حرف بزنم. چرا اینقدر مجتبی قربانی رو تحقیر میکنی ؟ مگه تو بازی با ذوب آهن بهترین بازیکن ما نبود ؟ مگه به عشق تو و من کم عرق ریخت ؟ از اینجا اعلام می کنم عشق است مجتبی قربانی و هر بازیکن ملوان که برای ملوان و انزلی چی می جنگند و زحمت می کشند.

اول از همه سلام بر شما امیر عزیز .

ممنونم از اینکه به اینجا سر زدی و وبلاگ ما را روشن کردی . خوشحالم که مطالب باواریا توانسته کمی انتظار شما را برآورده سازد و ممنونم از اینکه نظر انتقادی دادید . البته من همیشه منتظر انتقاد های دوستان هستم چراکه معتقدم در نهایت سود آن به خود وبلاگ خواهد رسید .

و اما مجتبی قربانی . قبل از هر چیزی باید بگویم مطمئنم شما به سبب اینکه در انزلی حضور ندارید بازیهای ملوان را در استادیوم نگاه نمی کنید ( البته این فقط یک حدس است ) . من تمام بازیهای خانگی ملوان را در سه فصل اخیر ( به استثناء بازی با استقلال اهواز سه فصل قبل ) را دیده ام اما در کل این سه فصل بازیکن مهاجمی به مثابه مجتبی ندیدم . در بازی با ذوب آهن مطلبی نوشتم و از مجتبی به خاطر دوندگی زیاد و گرفتن پنالتی تمجید و تشکر کردم اما این تنها وظیفه یک مهاجم نیست . مجتبی یک گل به سایپا زده و یک پنالتی از ذوب آهن گرفته و دیگر هیچ ! کافیست یکروز از مردمی که در استادیوم حضور دارند در مورد وضعیت مجتبی بپرسی مطمئن باش هیچکدام ( با قاطعیت می گویم ) هیچ کدام از نوع بازی وی خرسند نیستند . چرا که وی با اصرار به حفظ توپ بی مورد ، دریبلهای مکرر و ... تمام برنامه های هجومی تیم را مختل می کند . اگر میبینید مجتبی همیشه فیکس است به خاطر نبود مهاجمی دیگر است وگرنه خود احمدزاده بعنوان آقای گل سابق لیگ فوتبال ایران نیک می داند که وی ناکارآمد است . درهمین دو بازی برگشت با پرسپولیس و استقلال چند موقعیت گل را از دست داد ؟ مگر برای یک مهاجم چند بار چنین موقعیتهایی پیش خواهد آمد ؟ من فکر می کنم مجتبی در صورت استخدام مهاجم در فصل بعد ( که بعید می دانم اتفاق بیفتد !! ) به نیمکت تبعید شود . در ضمن من قربانی را تحقیر نکردم انتقاد کردم و این حق من است که بعنوان تماشاگر ملوان از بازیکن آن انتظار داشته باشم در وظیفه خود کوشا باشد . این حرف امروز و دیروز و این بازی و آن بازی نیست . مجتبی کل فصل برای خودش بازی کرد و چنین بازیکنی باید در تفکر خود تجدید نظر کند . شاید بتوان از نظر بقیه دوستان در مورد نوع بازی مجتبی قربانی استفاده کرد که اگر چنین شود نهایت امتنان و تشکر من نثار آن عزیزان باد .

امیدوارم در بازی با ابومسلم شاهد حضور همه هوادارن ملوان در استادیوم انزلی باشیم و همچنین آرزو دارم تیمهای سازنده و مردمی کشور از جمله فولاد خوزستان و ملوان بندرانزلی باعث گرمای لیگ آینده شوند .

« منتظر خواندن نظرات ، انتقادات و پیشنهادات شما هستیم »